بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی یاد و خاطره دریادلان نیروی دریایی ارتش را گرامی می داریم.
در سال 1988 پس از اینکه ایالات متحده به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس حمله کرد به ناو جوشن امر شد که به طرف سکوهای نفتی حرکت کند. در بین راه ناوچه ایرانی با هلیکوپترها و هواپیماهای ناشناس مواجه شد.
ناخدا عباس ملک فرمانده این ناوچه در خاطراتش گفت:
"در بین راه بود که 5 یا شش فروند هواپیما و هلی کوپتر در اطراف ناوچه ظاهر شدند که البته هواپیماها در سطح بالایی پرواز می کردند. در این موقع یکی از هلی کوپترها سعی کرد که به ما نزدیک شود. ما در این شرایط سیستمی به نام گارد داشتیم که از طریق آن با خلبان هلی کوپتر تماس گرفتیم و به او یادآور شدیم که طبق قوانین بین المللی و با توجه به شرایط جنگی منطقه و ناشناس بودن هلی کوپتر بیشتر از 5 مایل نمی تواند به ما نزدیک شود. خلبان هم در جواب گفت: من هلی کوپتر ناشناس نیستم. من هلی کوپتر نیروی دریایی آمریکا هستم و به شما اخطار می دهم ناوچه را متوقف کنید و تمام افراد را به روی قایق های نجات منتقل کنید.
بعد از شنیدن پیام بلافاصله، آژیر محل جنگ را به صدا درآوردم و بچه ها به محل های از پیش تعیین شده خود رفتند. البته بچه ها از قبل هم آماده بودند ولی با این اعلام، آمادگی صد درصد برای موقعیت جنگی پیدا کردند که این مسئله حدود هفت، هشت دقیقه به طول انجامید. دراین زمان متوجه شدم که کسی بر روی مدار، من را با گویش انگلیسی صدا می کند و می گوید: من فرمانده ناوگان نیروی دریایی آمریکا هستم و به شما اخطار می کنم که متوقف شوید و کشتی را از نفرات تخلیه کنید. من در جواب با لحنی جدی به او گفتم: اینجا خلیج فارس است ومن از شما دستور نمی گیرم و طبق برنامه ای که دارم باید برای نجات نفراتی که بر روی سکو قرار گرفته اند به سوی سکوهای نفتی بروم. آنها گفتند: شما درمحاصره کامل هستید و بهتر است که به حرف ما گوش بدهید. من مجدداً در جواب گفتم: اینجا خلیج فارس است و شما حق هیچگونه دخالتی در امور کشور مرا ندارید و لازم است که شما منطقه را ترک کنید.
این صحبت ها حدود یک ربع طول کشید. جو عجیبی به وجود آمده بود. برای درگیرشدن و یا ادامه مسیر و یا هر اقدام دیگری نیاز به برقراری ارتباط بود و ما متأسفانه حتی با جزیره سیری که در نزدیکی ما قرار داشت ارتباطی نداشتیم. دراین شرایط حساس با پرسنلم مشورت کردم و با اینکه همه می دانستند تنها هستیم و از هر طرف مورد محاصره آمریکایی ها قرار داریم، باکمال شجاعت گفتند که حاضرند تا پای جان ازکشتی حفاظت کنند.
ناوگان نیروی دریایی آمریکا دست بردار نبود ومرتب اخطار می داد و ما هم به راه خود ادامه می دادیم تا اینکه مکالمه من با فرمانده ناوگان نیروی دریایی آمریکا به مشاجره لفظی کشید و من به او گفتم: «شما باید منطقه را ترک کنید ومن مأموریت خودم را انجام خواهم داد.» در این زمان، از آن طرف خط یک نفر پشت دستگاه بی سیم آمد و به زبان فارسی شروع کرد به صحبت کردن، گفت: «هرچه که به شما دستور داده می شود اجرا کنید، اگر شما تسلیم شوید آن دسته از نفرات که مایل باشند می توانند با ما به آمریکا بیایند تا ما در آنجا به آنها کار و امکاناتی که می خواهند بدهیم و آن دسته از افراد هم که مایل به این کار نیستند می توانند به ایران برگردند.» من هم در جواب مجدداً گفتم: ما به مأموریت خود ادامه خواهیم داد. دراین شرایط آمریکایی ها از متوقف کردن ناوچه ناامید شدند و اولین موشک بلافاصله بعداز آخرین مکالمه ما یعنی حدود ساعت 30/12 به طرف ما شلیک شد. با سیستم های چفی که داشتیم، توانستیم این موشک را حدود 200 یاردی از ناوچه منحرف کنیم. با نزدیک شدن اولین هلی کوپتر به ناوچه، دستور آتش دادم که مورد اصابت قرارگرفت و سقوط کرد. بقیه هلی کوپترها با دیدن این موقعیت از ناوچه فاصله گرفتند وهواپیماهایی هم که در اطراف ما بودند، فاصله خود رابا ما بیشتر کردند.
در این موقع متوجه شدم که ناوهای آمریکایی ازطرف غرب جزیره سیری ما را قفل موشکی کردند و بعد بار دیگر با ما تماس برقرارکردند و گفتند: سرسختی به خرج ندهید، درغیر این صورت نابود خواهیدشد. من در جواب گفتم: من می دانم که ما را درجهت غربی قفل موشکی کرده اید و بهتر آن است که ما را به حال خود رها کنید تا ما مأموریت خود را ادامه دهیم."
ناوچه خسارت دیده آمریکایی
در سالهای جنگ ناوچه سهند هم با نیروی دریایی آمریکا درگیر شد و وقتی آمریکایی ها دیدند که در منهدم کردن این ناوچه بوسیله ناوهایشان ناتوانند از هواپیما ها کمک گرفتند که در این میان به ناوهای آمریکایی خساراتی وارد شد و سهند توسط نیروی هوایی آمریکا مورد اصابت موشک قرار گرفت یک هواپیمای F4 هم که به ناوهای آمریکایی حمله کرده بود دچار خساراتی شد ولی به سلامت فرود آمد.
ناوچه خسارت دیده آمریکایی
ناوچه سهند که توسط هوپیمای های آمریکایی منهدم شد