*بازم باید جو رو بسازی..خارج شدن از اون یعنی بازم خطا !!!پس چرا خارج میشم ..؟؟
45* دقیقه رفت رو فقط توی فکر دیشب هستی ....واقعا وحشتناک بود...بعضی وقتا میمونم پس این همه نمازی که میخونه چرا اثری روش نداره..واقعا چرا؟؟...الله اعلم !
*میدونی امروز هوس کردم بشینم با ظرافت خاصی تک تک موهای این استاد قاطیه رو بکنم...
واسه خودش اعجوبه ایه !کار قشنگ تری سراغ دارین ؟؟
*حساب 2*2 میکنی و میبینی دو با دو برابر نیست...کفه ترازوت برابر نیست ...نمیتونی یکی رو کم کنی اون یکی رو زیاد میکنی ...خوبه نه ؟؟؟
باید بهش میگفتم...اونم یکی مثل خودم..نیاز داره که تغذیه بشه..7دقیقه و 30 ثانیه رو کامل نگاه به خدا کنی که همون بشه که باید بشه ...میشه دیگه ..نمیشه ؟؟؟
*عقب موتوری نوشته بود:قشنگ ترین گناه زندگیم تویی...
یاد حرف یکی افتادم:همه کاری واسه رفقام میکنم ولی حاضر نیستم به خاطرشون جهنم برم..
من چی باید بگم ؟؟؟
*ساعت های خوابم داره به فلک میکشه ... چه کنم ؟(تو ضیحات:بیزحمت با لهجه یزدی خوانده شود )یه راه حلی بدید بابا!!!
*میری پیش دی ار جون و بهت میگه:دوسال باهاته...یه شب درمیون ...واقعا رفیق بدیه !!وقتی قدر نمیدونی همین میشه ..نه ؟
*بازم رفت .....اول میگی نمیری بعد میخوای بری...اصلا بچه جون مگه دست توهه که بهونه میگیری...بچه لوس نمیکنیم که ..مگه نه؟
*چه زود پنج شنبه میشه ....بازم شروعی دوباره...ظلمت نفسی !ولی تا کی ؟
*و چه معصومانه اون کودک واسه ماه دست تکون میده....شاید به خاطر اون یه بار تمومش کردم..پاکیه بچه ها تموم شدنیه ؟؟
()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()
سخنی با رفیقِِ دلم ...
*بابت نوازش های دیشبت تشکر.....چقدر ارامش بخشه توی بغل یکی گریه کردن و آروم شدن..مخصوصا اگه من ِ جسمی نباشه !
*مسافری و واسه اولین باره دلشوره ندارم..باید خودمو اماده کنم ...فردا مهمونیه ....بابا کمکم کن دیگه !!!میدونم همه تلاشت رو داری میکنی ولی خواهشا بیشتر ...
*نگاه تو جیبت نکنی ها....بزار فقط خودشون ببیند ..تو هم نبین...خجالت میکشه ..حالا یا با معرفت یا بی معرفت!