سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیک است که حکیم، پیامبر گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----588585---
بازدید امروز: ----25-----
بازدید دیروز: ----156-----
جستجو:
  • اوقات شرعی
    آرشیو اردیبهشت 1386 - طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی
     
     
  • درباره من
  • لوگوی وبلاگ
    آرشیو اردیبهشت 1386 - طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی

  • فهرست موضوعی یادداشت ها
    آیت الله یزدی در واکنش به نامه هاشمی رفسنجانی . رضا فاضلی عودلاجان تهران مدارس نوشیروان پریوش سرهنگ نصیری . شهرام همایون فروش دختران در دبی . علیرضا میبدی دادگاه مصطفی رمضان پور پسر خاله زن میبدی هما احسان . ماهواره ملی امید تماشای مسیر زنده پرتاب مدار کره زمین . مستهجن مضلین مستهجن سکس شوک مستند شوک مرکز بررسی جرائم سازمان . میر حسین موسوی عضو فعال ستاد مرکزی آشوب عضویت شورای مرکزی سازمان . نحوه زندگی آیت‏ا? خامنه‏ای دیده . نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان غزه رییس رژیم صهیونیستی . نماز جمعه تصاویر حاشیه رفسنجانی موسوی . همسر مصطفی تاج زاده سازمان مجاهدین انقلاب مجمع زنان اصلاح طلب حس .
  • مطالب بایگانی شده
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
    < type="text/java" src="http://www.iransohrab.ir/js/IranSohrab-link.js">





    Powered by WebGozar

    وضعیت من در یاهو
  • آوای آشنا
  • داریوش بزرگ در یک نگاه
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:18 صبح

     

    داریوش بزرگ در یک نگاه

     

     

     

    صحنه بار عام داریوش در کاخ آپادانا

     

    شناس نامه داریوش :

     

    نام : داریوش

    نام خانوادگی : هخامنشی

    نام پدر : ویشتاسپ

    سال تولد : 550 پ.م ( پیش از میلاد مسیح )

    نام اجداد به ترتیب : آرشام ، آریارمن ، چش پش ، هخامنش

    نام همسر : هئوتسیا ( آتوسا ) ،دختر کوروش کبیر

    نام فرزندان : خشایارشا ، آرتباز ، هخامنش

    تاج گذاری :    522 پ.م

    مدت سلطنت : 36 سال

    مدت زندگی :   64 سال

    درگذشت :     486 پ.م

     

    سازمان اداری داریوش :

     

    داریوش بنیان گذار شاهنشاهی بزرگی است که از شمال به رود دانوب و دریای سیاه و استپ های جنوب روسیه و دریاچه آرال و سرزمینهای ماورای رود سیحون و از مشرق به کوههای هیمالیا و هندوستان و اراضی ماورای رود سند و از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس و حبشه و از مغرب به دریای مدیترانه و تونس محدود می شد ، وی برای اداره این شاهنشاهی وسیع به تشکیلاتی پرداخت که عبارتند از :

     

    1-   تقسیم کشور به سی خشتره ( استان ) و گماردن شهربانی برای هر کدام به نام خشتره پاون ( به زبان یونانی ساتراپ ) .

    2-   ایجاد راه شوسه شاهی از ممفیس پایتخت مصر به سارد ( واقع در ترکیه )  ، بابل ( واقع در عراق ) ، هگمتانه ( همدان ) و سرانجام شوش .

    3-      ایجاد چاپارخانه ها که در واقع هسته اولیه سازمان پست کنونی محسوب می شود.

    4-   طراحی و تشکیل سپاه جاویدان به تعداد ده هزار نفر که همواره آماده نبرد بود و امنیت کشور را حفظ و هیچگاه از شمار آن کاسته نمی شد .

    5-   تا پیش از داریوش اخذ مالیات در ایران ترتیب معینی نداشت و فرمان روایان محلی به دلخواه از مردم باج و خراج می گرفتند . داریوش میزان مالیات را مشخص و سپس در صدد برآمد تا بداند این مقدار برای مردم سنگین است یا نه . از استانها پاسخ آمد که مردم قادر به پرداخت آن هستند ، با این وجود داریوش دستور داد میزان مالیات نصف شود .

    6-   تشکیل سازمان بازرسی از افراد توانمند و نخبه برای کنترل عملکرد خشتره پاونها و سایر مسئولین حکومتی که ایشان را چشم و گوش خود می خواند .

    7-   ضرب سکه برای آسان شدن داد و ستد که پیش از آن به صورت معامله اجناس با یکدیگر صورت می گرفت . این سکه ها به نام داریوش و دریک نام گرفت .

    8-   حفر کانال سوئز و اتصال دریای مدیترانه به بحر احمر و در نتیجه رونق گرفتن بازرگانی میان آسیا و اروپا از طریق دریا و کشتی .

      

    فرمان ها و گفتار داریوش :

     

    1-      کتیبه بیستون

    2-      کتیبه کاخ تچر

    3-      کتیبه های منقور بر الواح سیمین و زرین مکشوف در پایه های کاخ آپادانا 

    4-      کتیبه دیواره جنوبی تخت جمشید

    5-      بخش اعظمی از الواح گلی یافته شده در تخت جمشید

    6-      لوح گلی شوش در مورد وسعت امپراتوری

    7-      لوح گلی شوش در باره چگونگی ساخت آپادانا

    8-      کتیبه سوئز در باره حفر کانال مکشوف در مصر

    9-      کتیبه الوند در گنج نامه همدان

    10-  کتیبه آرامگاه در نقش رستم

      

    بناهای به جا مانده از داریوش :

     

    1-  تخت جمشید که ساخت آن به دستور داریوش در حدود 518 پ .م آغاز و توسط جانشینانش تکمیل و گسترش یافت . بناهای زیر در این مجموعه به هنگام فرمان روایی داریوش بزرگ به پایان رسیده است :

     

    صفه یا تختگاه

    پلکان جنوبی

    کاخ تچر : کاخ خصوصی داریوش

    کاخ آپادانا : تالار بار عام

     

    2- آپادانای شوش

     

    3- آرامگاه

     

    خصال داریوش :

     

    داریوش شاهی بود عاقل و دارای اراده قوی و هر چند در بعضی موارد شدت عمل نشان داده است ولی غالبا رفتار او با مغلوبین ملایم و معتدل بود . در گزینش افراد نظر صائب داشت و هرگز به خطا نمی رفت . وی شاهنشاهی ایران را از نو بنیاد گذاشت که در آن زمان و با آن محیط بهتر از آن عملی نبود .در زمان داریوش ایران به نهایت وسعت خود رسید. با وجود این که داریوش با یونانیان وارد جنگ شد اما مورخین یونانی نظیر هرودوت و به ویژه اشیل ، ادیب و شاعر معروف و یکی از نفراتی که در نبرد ماراتن حضور داشته است ،از داریوش به خوبی یاد کرده اند و برای او احترام زیادی قائل بوده اند .

     

    نگاه نهایی :

     

    داریوش هخامنشی گزارش گر ماهری است . در جهان باستان هیچ  کس به اندازه او در جهت ایجاد سابقه و گزارش مکتوب برای آیندگان از اصول جهان داری اش نکوشیده است .

    « به خواست اهورا مزدا ، من چنینم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی      گردانم . دوست ندارم که ناتوانی از حق کشی در رنج باشد ............... ای مردم بهترین کار را از توان مندان ندانید و بیشتر به چیزی بنگرید که از ناتوانان سر می زند »

     

    این است بخشی از معتقدات داریوش که خود در سنگ نوشته هایش اعلام می کند . چنین بیانیه ای از زبان یک شاه در سده ششم پ .م به معجزه می ماند . از بررسی دقیق الواح دیوانی تخت جمشید می توان نتیجه گرفت که داریو ش تا چه حد با مسائل مردم ناتوان و برقراری عدالت همرا بوده است . این الوح می گویند که در نظام او حتی کودکان خردسال از پوشش خدمات اجتماعی برخوردار بوده اند ، دست مزد کارگران بر اساس نظام منضبط مهارت و سن طبقه بندی می شده ، زنان از مرخصی و حقوق زایمان و نیز حق اولاد استفاده می کرده اند ، دست مزد کارگرانی که دریافت اندکی داشته اند با جیره های ویژه ترمیم می شده ، فوق العاده سختی کار و بیماری پرداخت می شد، حقوق زن و مرد برابر بود و زنان امکان داشتند کار نیمه وقت انتخاب کنند تا از عهده وظایف خانگی خود برآیند . چنین رفتاری که فقط می توان آن را مترقی خواند ، نیازمند ادراک و دور نگری بی پایانی بوده است و مختص شاه مقتدر و بزرگی است که می گوید : من راستی را دوست دارم .

     


        نظرات دیگران ( )

  • آرامگاه داریوش (2)
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:18 صبح

     

    بر چلیپای داریوش دو کتیبه مفصل حجاری شده است . در قسمتی از آن داریوش می گوید :

     

    خدای بزرگ است اهورامزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی مردم را آفرید که داریوش را شاه کرد .یک شاه از بسیاری یک فرماندار از بسیاری .

     

    وی همچنین ضمن اشاره به خواست و لطف خداوند ، جغرافیا و مناطق تا بع امپراتوری پهناور ایران را به شرح زیر نام می برد :

     

     پارس – ماد- خوزستان- پارت -هرات – بلخ - سغد – خوارزم-زرنگ- رخج – ثثگوش - گندار - هند - سکاهای هوم خوار- سکاهای تیز خود – بابل -  آشور- عربستان – مصر - ارمنستان کپدوکیه – سارد - یونان  - سکاهای ماورای دریا – سکودر - یونانیهای سپر روی سر – لیبیها – حبشیها - اهالی مک و کارئیها .

     

    داریوش پس از این به شرحی از اندیشه ها ، رفتار و سلوک خویش می پردازد که در نوع خود بی نظیر است :

     

    خدای بزرگ است اهورا مزدا که این شکوهی را که دیده می شود آفریده که شادی مردم را آفریده که خرد و فعالیت را بر داریوش شاه فرو فرستاد .داریوش شاه گوید به خواست اهورا مزدا چنان کسی هستم که راستی را دوست هستم ، بدی را دوست نیستم نه مرا میل است که شخص ضعیف از طرف توانا به او بدی کرده شود نه آن مرا میل است که شخص توانایی از طرف ضعیف به او بدی کرده شود

     

    آنچه راست است آن میل من است . انسان دروغگو را دوست نیستم تند خو نیستم آن چیز هایی را که هنگام خشم بر من وارد می شود سخت با اراده نگاه می دارم سخت بر هوس خود فرمان روا هستم . انسانی که همکاری می کند او را به جای همکاری اش همان طور او را پاداش می دهم آنکه زیان می رساند او را به جای زیانش کیفر می دهم . نه مرا میل است که کسی زیان برساند نه مرا میل است که اگر زیان رساند کیفر نبیند .کسی آنچه را بر علیه کسی دیگر بگوید آن مرا باور نیاید تا هنگامی که سوگند هر دو را نشنوم .

     

    ورزیده هستم چه با هر دو دست چه با هر دو پا هنگام سواری خوب سواری هستم هنگام کشیدن کمان چه پیاده چه سواره خوب کمان کشی هستم هنگام نیزه زنی چه پیاده و چه سواره خوب نیزه زنی هستم .

     


        نظرات دیگران ( )

  • آرامگاه داریوش
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:18 صبح

     

    رنگ آمیزی آرامگاه داریوش بزرگ

       

     

     

    هنرمندان هخامنشی از رنگ های آبی به دلیل آرامش و جلب توجه ، قرمز برای جذابیت و سبز به خاطر تقدس ، استفاده می کردند. فرمول شیمیایی ساخت سه رنگ آبی ، قرمز و سبز که در تزئین آرامگاه دو هزار و پانصد ساله داریوش هخامنشی در محوطه باستانی نقش رستم واقع در چند کیلو متری تخت جمشید و در کنار آرامگاه های خشایارشاه و دو تن دیگر از پادشاهان هخامنشی جای گرفته ، پس از مطالعات آزمایشگاهی و تجزیه و تحلیل رنگ ها به دست آمده است . در درگاه ورودی این این آرامگاه که در ارتفاع بیست و شش متری ازسطح زمین و در دل کوه قرارگرفته ، تزئینات ،نقش برجسته ها و کتیبه ای به زبان و خط پارسی باستان دیده می شود .شکل آرامگاه های دروه هخامنشی به صورت بعلاوه یا چلیپا بوده است که نمادی از خورشید و گردش آن است .

     

                              

     

    کارشناسان داخلی در مورد نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل رنگها در آرامگاه داریوش می گویند : با توجه به این که در هنگام مرمت و مستند نگاری آرامگاه داریوش به باقیمانده ای از بقایای رنگها ی سبز ، آبی و قرمز که روی نقش برجسته ها به عنوان تزئین استفاده می شده برخورد کردیم ، مطالعات گسترده ای را روی علت استفاده از این رنگها و تجریه و تحلیل شیمیایی رنگها آغاز نموده ایم.

     

    پیش از این هم کارشناسان خارجی مطالعاتی را روی برخی از رنگ های دوره هخامنشی در مجموعه تخت جمشید ، انجام داده بودند که فرمول های شیمیایی جدید به دست آمده با مطالعات آنها مطابقت دارد . هم اکنون هم کارشناسان شیمی برای تولید رنگ آبی ، سبز و قرمز از ترکیبات عناصری که در رنگ های آرمگاه داریوش به کار رفته استفاده می کنند . برای ساخت رنگ آبی از مس ، رنگ سبز از ترکیبات مس و رنگ قرمز از عنصر آهن بهره برداری می شود . تولید رنگ با ماندگاری بسیار بالا در بناهای دوره هخامنشی نشان دهنده مهارت مردم آن دوره در مسایل شیمی و مهندسی شیمی است .

     

         

     

    در ورودی آرامگاه داریوش کتیبه های میخی و آرامی وجود دارد . در این کتیبه داریوش اهورامزدا را ستایش می کند و فتوحات خور را بر می شمرد و از اندیشه ها و عملکرد خود سخن می گوید . در ورودی این آرامگاه نقش برجسته ای نیز وجود دارد در این نقش پادشاه کمانی در دست دارد که در بالای سکو مشهود است . در برابر وی نقش فروهر و قرصی از ماه دیده می شود . آتش دانی نیز تصویر شده است . در پایین سکو نمایندگان ملل تابع امپراتوری ایران تخت شاهی را با دستان خود نگه داشته اند .

     

     

       

                           

     

    عرض آرامگاه نوزده متر و ارتفاع آن حدود بیست و سه متر است . راهرو داخل آرامگاه داریوش هجده متر طول و در حدود چهار متر عرض دارد . در این آرامگاه نه تابوت سنگی وجود دارد که به همسر و سایر بستگان او تعلق دارد .

                                                                                                             ( ادامه دارد)

     


        نظرات دیگران ( )

  • زبان پهلوی
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:18 صبح

     

    پهلوی اشکانی که پهلوانیک نیز نامیده می شود ، زبان رسمی ایرانیان در دوره اشکانی ( پارتی ) بوده است که  بعد از سقوط این سلسله ، آثاری از آن در کتیبه های اردشیر بابکان و سایر بزرگان دوره ساسانی به همراه ترجمه های یونانی و پهلوی ساسانی  به جای مانده است . متن های یادگار زریران و درخت آسوریک نیز به این زبان نوشته شده اند .

     

    تعدادی از واژگان این زبان هنوز از زبان مردم ابیانه به گوش می رسد . زبان پهلوی اشکانی یکی از شاخه های زبان پهلوی است که تقریبا فراموش شده  و امروزه تعداد کمی از واژه های آن فقط در گویش شهرستان ابیانه در استان کاشان به کار می رود . به نقل از هفته نامه امرداد عباس تراب زاده ، مردم شناسی که که بر پروژه مردم نگاری این شهر نظارت داشته است درباره زبان رایج مردم این منطقه می گوید « زبان اهالی ابیانه شاخه ای اززبانهای  دوره میانه است که البته در طول زمان دچار تغییر و تحولات زیادی شده و اکنون فقط تعدا کمی از واژه های اصیل پهلوی اشکانی در گویش آنان شنیده می شود . »

     

    محمد میرشکرایی رئیس پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردش گری درباره رواج این زبان در ابیانه می گوید « از آنجا که زبان عنصری زنده و پویا است به راحتی نمی توان گفت زبان کهنی تمام شده و زبان جدیدی جایگزین آن شده است . اما با توجه به اینکه در حال حاضر ما فارسی صحبت می کنیم و مردم دوره قاجار هم فارسی حرف می زدند اما اگر یکی از افراد دوره قاجار به زمان ما سفر کند زبان ما را نمی فهمد ، نتیجه می گیریم که زبان مدام در حال تغییر و پویایی است . »

     

    دلیل این قضیه هم این است که به طور مداوم واژه های تازه ای ساخته می شوند و وا‍ژه هایی از میان می روند . در مورد ابیانه هم همین طور است . ممکن است مردم این ناحیه به خاطر ارتباط کمتر و بسته بودن محیط ، مقداری از واژگان پهلوی اشکانی را در خود حفظ کرده باشند .

     

    این در حالی است که چندی پیش محققان پژوهشکده زبان و گویش ثابت کردند اهالی میمند در استان کرمان هنوز به زبان پهلوی ساسانی حرف می زنند . می دانیم  شاخه ای دیگر از زبان پهلوی ، آذری یا پهلوی آذری خوانده می شود که رواج آن در آذربایجان از گذشته هایی بسیار دور توسط مورخین و جغرافی دانان بزرگی مانند ابن مقفع ( 1300 سال پیش ) و مسعودی  ( 1030 سال پیش ) گواهی شده است . نشانه هایی از این زبان که شباهت فراوانی با سایر زبانهای پهلوی یعنی پهلوی ساسانی ( باز مانده در گویش مردم میمند کرمان ) و پهلوی اشکانی ( بازمانده در گویش مردم ابیانه کاشان ) دارد ، هنوز در مناطق بکری از آذربایجان به ویژه شهرستان اهر به گوش می رسد مانند کرینگان از روستا های دیزمار خاوری از بخش ورزقان  و یا کلاسور و خونیه رود از روستاهای بخش کلیبر.

     

    متاسفانه با تبدیل شدن این مناطق  به مراکز گردش گری و جذب توریست از سویی و رواج ارتباطات به شکلی گسترده تر از آنچه که قبلا بوده ، از سوی دیگر ، وا‍‍ژگان کهن پهلوی اعم از آذری ، ساسانی و اشکانی به مرور زمان و با سرعت زیادی رنگ باخته و تسلیم زبان رایج آن منطقه خواهند شد .

     

    ای کاش همه ما با جمع آوری واژگان کهن زبان ایرانی در نقاط مختلف ایران و بررسی متون و کتیبه های بازمانده از دوران باستان گامی در جهت حفظ و گسترش فرهنگ وهویت اصیل ایرانی بر می داشتیم ......... به امید آن روز.


        نظرات دیگران ( )

  • پیر سبز
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:18 صبح

      زیارت گاه پیر سبز

     

    در دوران سلطنت یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی به هنگام حمله اعراب به مرزهای غربی ایران  چون اوضاع مملکت رو به وخامت می رفته ، یزد گرد فکری اندیشیده که خاندان خود را از مداین ( پایتخت ساسانیان ، واقع در عراق ) به یزد که نسبتا منطقه ای امن  و دور از مرز بوده کوچ دهد. بنا به روایاتی اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده است .

    پسران یزدگرد به نامهای هرمزان و اردشیرو دخترانش به نامهای شهربانو ، پارس بانو ، مهربانو ، نیک بانو ، نازبانو و همسرش به نام کتایون و خدمه ایشان به نام هریشت بوده که بعد از شکست از اعراب در زمان خلافت عمر و کشته شدن یزدگرد ، این خانواده مورد تعقیب سپاهیان عرب قرار گرفته و ایشان برای حفظ و زنده ماندن شخصی از میان خاندان سلطنتی  در  یزد از یکدیگر وداع کرده و هر یک به سویی متواری می شوند . هرمزان و شهر بانو پسرو دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار اسیر و به عربستان منتقل و مورد عنایت پیشوای اسلام قرار می گیرند . بعدها شهربانو به عقد امام حسین در می آید .

     

    پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد گریزان و در محلی از یکدیگر جدا می شوند . مهربانو سرانجام در اثر بی غذایی و رنج سفر در عقدا در می گذرد که هم اینک به مزرعه مهر معروف است . از آنجا که خاندان ساسانی ، زرتشتیان متدینی بوده اند سرگذشت ایشان مورد توجه معتقدین این دین قرار گرفته و محل در گذشت و یا ناپدید شدنشان را تقدس بخشیده و به صورت زیارت گاه مورد توجه قرار داده اند .  

     

    پارس بانو درشمال غربی عقدا ناپدید شده و زیارتگاهی به نام وی موجود است . زرتشتیان معتقدند شکافی که در دل کوه و بر دیواره این زیارت گاه وجود دارد محل غایب شدن پارس بانو بوده و سالها پس ازغیبت وی مقداری از پوشش او در میان شکاف کوه پیدا بوده که به تدریج از بین رفته است . نیک بانو به همراه هریشت به سمت اردکان فراری شده و درمکانی از یکدیگر جدا می شوند . در محل ناپدید شدن این دو نیز زیارتگاهی به نامهای پیر هریشت و پیر سبز برپا شده است . زیارتگاه های دیگری نیز در اطراف یزد به نام سایر بستگان یزدگرد ، نظیر پیر نارکی متعلق به ناز بانو در مهریز و نارستانه وجود دارد که در حوصله این یادداشت نمی گنجد .

     

     پیر سبز در 30 کیلومتری اردکان یزد مهمترین زیارتگاه  زرتشتیان سراسر جهان است که همه ساله به هنگام خرداد ماه در این محل گرد آمده ومناسک خاصی را برگذار می کنند . در این مکان علاوه بر ساختمان  اصلی که محل ناپدید شدن نیک بانو است بناههای دیگری نیز در طول سالیان دراز توسط زائرین و جهت اسکان در موعد زیارت ، در دامنه کوه بنا شده است . ارتفاع پایین کوه تا ساختمان اصلی در حدود 60 متر است که این مسیر توسط صدها پله توسط زائرین و بازدید کنندگان طی می شود.

     

     

     

     

    پیر سبز به چک چک نیز معروف است . این تسمیه به لحاظ وجود چشمه ای بر فراز ساختمان اصلی است که در تمام اوقات سال فعال و آب زلالی از آن به صورت قطره قطره جاری است .

     

     

    در دل کویر خشک و بی آب و علف وجود این چشمه که چناری کهن سال نیز از آن سیرآب می شود از عجایب است . زرتشتیان این آب را متبرک دانسته و به هنگام زیارت بخشی از آن را که در حوضچه ای  نگهداری می شود نوش می کنند .در ساختمان اصلی که بخش اعظم آن دیواره سنگی کوه است علاوه بر مجمر آتش ، تنه چنار وحوضچه جمع آوری آب ، محل ناپدید شدن نیک بانو  نیز در شیاری از دل کوه چشم نوازی می کند .

     

     

     


        نظرات دیگران ( )

  • غریزه معنوی
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:13 صبح

                                                    بسم الله الرحمن الرحیم

    مطمئنا همه ما می دونیم که غرائزی داریم مثل تشنگی ، گرسنگی ، و غرائز مختلف دیگه دانشمندان به اینها می گویند غرایز مادی و این غرائز در ذات ما وجود داره و کسی به ما اینها رو یاد نداده مثلا لاکپشتهایی که در ساحل به دنیا می آیند و سر از تخم در می آورند بدون اینکه کسی به اونها چیزی گفته باشه یا به اونها یاد داده باشند به طرف دریا حرکت می کنند. این یه چیز غریزیه و در ذاتش وجود داره .

    در انسان غرائزی هم هست که به اونها غرائز معنوی می گویند مثلا دوست داشتن ، ایثار ، فداکاری و... اینها هم در ذات آدمها وجود داره شما آدمی رو پیدا نمی کنید که از بخشش یا فداکاری بدش بیاد همه آدمها با طرز تفکر و فرهنگ و رنگ پوست مختلف درشون این چیزها وجود داره.

    انسان دوست داره که به دیگران کمک کنه برای یک انسان فداکاری ارزش داره .  یک انسان از تجاوز و دروغگویی بدش میاد و....

    تا حالا شده فکر کنید چرا همه آدمها از دروغ بدشون میاد و چرا همه آدمها فداکاری رو دوست دارند؟

    این سوال برای ما پیش میاد که چه کسی و یا چه چیزی این غرائز معنوی رو در وجود ما قرار داده؟ آیا یک چیز ماوراء طبیعی وجود داره که این غرائز رو در وجود ما قرار داده یا اینکه این غرایز خود به خود به وجود اومدن؟ اگر خود به خود به وجود آمدن چرا در همه انسان ها یکجوره و متفاوت نیست؟

     


        نظرات دیگران ( )

  • تغییر نام وبلاگ
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:13 صبح

                                                      بسم الله الرحمن الرحیم

                                           اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر

    یکی از دوستان با دیدن وبلاگ چند انتقاد سازنده کرد که به نظر خودم جالب بود. اینکه چرا مباحثم کمی سنگین است و به درد عامه مردم و جوانان نمی خورد. و باید ادبیات و بیان مناسب تری را انتخاب کنم و یکی دیگر نام وبلاگ که خود به خود باعث ایجاد حساسیت می شود.

    به خاطر همین تصمیم گرفتم از این به بعد اصلاحاتی را در این وبلاگ انجام دهم و حداقل هفته ای یک پست بنویسم.

     


        نظرات دیگران ( )

  • دین
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:13 صبح

                                              بسم الله الرحمن الرحیم

                               دین

     

    دین راه و روشی ست که از طرف خداوند نازل شده تا بشر به وسیله آن در دنیا و آخرت به سعادت برسه. دین از طرف منبع نامحدود علم خداوند نازل شده پس بنابراین محدودهء زمانی و مکانی نداره .

    دین بهترین راه برای سعادت و پیشرفت بشر ست چون خداوند از همه آگاه تر به نیاز بشر ست. اخیرا مکاتب و تفکرهایی در بشر به وجود اومده که همه نشات گرفته از تفکر بشری ست. انسان همیشه دنبال این بوده که راحت تر به هوا و هوسهاش برسه به خاطر همین تفکرها و مکاتب جدید رو ابداع کرده قبلا این تفکرات بت پرستی نام داشت و امروز هم نامهای جدید پیدا کرده.

    بعضی از تفکرات هم خواستار منزوی کردن دین در جامعه هستند برای مثال سکولاریسم که بحث جدایی دین از ظواهر اجتماع رو بیان کرده.

    کسی که با دین و تعریف دین آشنا باشه خوب می دونه که بهترین راه برای سعادت و پیشرفت یک مملکت دینه. و اگر بخواهیم دین رو از جامعه حذف کنیم شاید بلایی که سر اقوام پیش از ما اومد بدتر ش سر ما بیاد!

    بعضی ها میگن دین یه عقیده شخصیه و به کسی هم ربط نداره. باید بگیم بله این حرف درسته و در اسلام هم با چند آیه این قضیه رو توضیح داده برای مثال لا اکراه فی الدین یا مثلا لکم دینکم ولی دین .

    ولی اینها به این منظور نیست که بخواهیم دین رو حذف کنیم! حذف دین از اجتماع درست مثل حذف کل دین می مونه . برای مثال اسلام یکسری قوانین داره که اجتماعی هستند و حذف این قوانین از اسلام یه نوع تحریف در اسلامه یعنی ما چیزهایی که خودمان از اسلام رو می پسندیم اجرا کنیم و چیزهایی رو هم که نمی پسندیم حذف کنیم! پس دیگه چه احتیاجی به اومدن دینه!

    مگه دین از طرف خدا نیومده بود که ما به اون عمل کنیم؟ اگر قرار بود به دلخواه خودمون عمل کنیم اصلا دینی نازل نمی شد.

    قبول کردن قسمتی از دین و رد کردن قسمتی از اون به مراتب خطرناک تر و سنگین تر از رد کل اونه.

    متاسفانه بعضی ها الان اینجوری هستند و قسمتی از دین رو که باب میلشون هست قبول می کنند. و این قضیه تازگی هم نداره در ادیان گذشته هم چنین انسانهایی حضور داشتند ک تاریخ از اونها به نیکی یاد نمی کنه.

    بعضی ها میگن ما مسلمونیم ولی با بعضی از قوانین اسلام مشکل داریم متاسفانه این دسته دوست دارند در شک خودشون بمونند و دنبال برطرف کردن شک خودشون هم نمی رند! متخصصین رو هم قبول ندارند! مطالعه هم نمی کنند! بعد می گن که اسلام مشکل داره! اگر مقداری ساعت تحقیق و مطالعه خودشون رو ببرند بالا دیگه در شک باقی نمی مونند

     


        نظرات دیگران ( )

  • آیا غریزه معنوی ساخته ذهن بشر است؟
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:13 صبح

                                                    بسم الله الرحمن الرحیم

    آیا غریزه معنوی یا به اصطلاح مسلمانان فطرت ساخته ذهن بشر است؟

    آیا میل به صفات نیک مانند راستگویی و بخشش بواسطه بودن در یک محیط مطلوب و بواسطه تجربه و تربیت بوجود آمده؟

    کلیات مبحث غریزه معنوی رو در پست پیش عرض کردم. اگر ما قبول داشته باشیم که به غیر از جسم روحی هم وجود داره خود به خود این اعتقاد در ما بوجود میاد که این روح هم احتیاجات و غرایزی داره. بعضی می گویند میل به دوست داشتن راستگویی و... بواسطه بودن در محیط یا بواسطه تجربه بوجود میاد سوالی که اینجا مطرح میشه اینه که آیا یک جنایت کار نمی دونه که جنایت یک عمل ضد انسانیه یا مثلا یک متجاوز چون توی یک محیط خراب بزرگ شده نمی دونسته که تجاوز کار بدیه؟ خب اگر اینجور باشه نه متجاوز و نه جنایتکار تقصیر کار نیستند چون اصلا نمی دونستند که عمل بدی انجام می دهند! ولی اینطور نیست. ما می بینیم که اگر به یه آدمی که در یه محیط خراب زندگی کرده یا خدا رو قبول نداره بگیم که نظرت در مورد تجاوز یا جنایت چیه به شما می گه درسته من خدا رو قبول ندارم ولی به اصول انسانی پای بند هستم. این یعنی یک چیزی در وجود این انسان قرار داره که حتی محیط هم روی اون تاثیر نمی گذاره .

    شاید بعضی بپرسند چه طور ممکنه یه چیزی در وجود آدم قرار داشته باشه و از تجربه به دست نیاد! براوتن مثال زدم مثل همون لاک پشتها که بدون هیچ تجربه ای و فقط از روی غریزه به سمت دریا حرکت می کنند. آیا در اینجا ما می تونیم ادعا کنیم لاک پشت قبلا تجربه این کار رو داشته و یا مادرش بهش یاد داده؟! مسلما نه ! پس مشخص شد ممکنه چیزی در ذات جانور از قبول موجود باشه.

    این مثال در مورد لاک پشت یک مثال مادی بود میشه با این مثال ثابت کرد که عوامل معنوی هم اینطوری از قبل در وجود آدم قرار داشته و از تجربه بدست نیومده. چون تجارب گاهی ناقص هستند و گاهی بدست میاد یا نمیاد. ولی ما در تمام دنیا شاهدیم که مثلا میل به عشق ورزیدن دارند. اگر عشق ورزیدن از تجربه بدست میومد قاعدتا باید در جاهای مختلف طبق تجربه میلها فرق می کرد یا اصلا در بعضی جاها چنین میلی نبود چون تجربه نشده بود!. ولی ما می بینیم در تمام دنیا و در هر محیطی عشق ورزیدن محترم و یه امر والا ست.

    ضمنا بلاخره یه روزی یه آدمی باید  عشق ورزی می کرده که تجربه براش حاصل بشه این عشق ورزی از کجا اومده؟ غیر از اینکه یه آدم فقط به غریزه معنویش جواب داده

    اگر از دیدگاه ماتریالیستی یا مادی گرایی به مسئله ایثار نگاه کنیم می بینیم که یه کار احمقانه ست و آدم نباید خودش رو برای دیگران فدا کنه؟ ولی آیا غیر اینه که در ذات همه ما فداکاری و ایثار یه امر خوبه


        نظرات دیگران ( )

  • چرا دیه و ارث زن نصف مرد ؟این انصافه؟!
    نویسنده: ایران دوشنبه 86/2/17 ساعت 12:13 صبح

                                                  بسم الله الرحمن الرحیم

    در این پست می خواهیم تخصصی تر در مورد مساله زنان بحث کنیم . مدتیه که گروهی به اسم جنبش زنان تشکیل شده که خواسته هایی داره. عده ای هم اسم این گروه رو گذاشتند جنبش زنان بر علیه دین (چون می گن دین بین زن و مرد تبعیض قائل شده!))

    این گروه ادعا هایی دارند که ما اینجا عقائد و ادعاهاشون رو مورد بحث قرار می دهیم.

    چرا در اسلام دیه و ارث زن نصف مردِ آیا این به این معنی نیست که در اسلام خدا زنها رو نصف مردها حساب کرده؟

    در اسلام دیه زن نصفِ مردِ ولی این به خاطر جنسیت نیست بلکه دلایل دیگه ای داره .

    در اسلام برای زن چند چیز معین شده مثل ارث دیه نفقه و مهریه ((یعنی دو چیز بیشتر از مرد)) جای کثری ارث و دیه رو مهریه و نفقه پر می کنه. البته بماند که الان حقوق زنان بیشتر از مردان شده برای مثال مهریه شده مثلا 1362 سکه! که چندین برابر دیه میشه!

                 

    ضمنا الان یه مساله رو بیان می کنم که نشون می ده که در اسلام در مساله ارث تبعیضی نیست.

    ارثی که به پدر و مادر می رسه مساویه یعنی اینکه به خاطر مونث و مذکر بودن مالی نصف نمیشه.

    عزیزانی که در جنبش زنان عضویت دارند اینقدر پر توقع نباشند! به این مردها هم رحم کنند! آخه آقایون از پس این مخارج برنمیاند!

                                       


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ## درخواست رسانه‌های بیگانه از سران اصلاحات ##
    ## عکس:دیدار کروبی با سفیر سابق انگلیس ##
    ## منوشه امیر: برای مقابله با خطر شیعه باید از سبزها حمایت کرد!
    ## شیمون پرز: مخالفان به نیابت از ما می جنگند ##
    ## درخواست انگلیس از ایران: روابط خود را با ما کاهش ندهید ##
    ## اعتراض شدید تشکل های دانشجویی نسبت به نامه سید حسن خمینی ##
    آبروی همه مسلمانان؛ اشک ما را چرا درآوردی؟:
    آنچه من دیدم و نحوه زندگی آیت ا? خامنه ای
    نماز جمعه سیاسی Top2009 - موسوی با کلی محافظ بعد 20 سال در
    میر حسین موسوی - به کجا چنین شتابان ؟؟ - 2
    میر حسین موسوی - به کجا چنین شتابان ؟؟
    پاسخ آیت الله یزدی در واکنش به نامه هاشمی رفسنجانی ** مهم
    رنجنامه جمعیت ایثارگران خطاب به هاشمی رفسنجانی
    مهم ** نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب ** مهم
    تصویر و اتهامات برخی عاملان سایت‏های مستهجن- مستند شوک
    [عناوین آرشیوشده]