*کلی حالت بد هست استادم مییاد کلی حالت رو میگیره..آدم بی مدرک بمیره ولی گیر استاد مجرد نیوفته!
*می دونی امروز چی مخم رو به کار گرفت..این که من دارم به سمت چه فلسفه ذهنی پیش میرم و همه چیز از یه مثال مسخره شروع شد :
به یه مهندس کامپیوتر میگن:یه اجاق گاز داریم با یه کتری ..مراحل دم کردن چای را بگو
میگه:کتری راروی گاز میزاریم ..گاز را روشن میکنیم و.....
بهش میگن:حالا اگه اجاق گاز جابه جا شده باشه و کتری خالی چه طور:
؟؟؟؟؟
به نظرتون چی میگه؟؟؟؟
خب کتری رو اب میکنیم میگزاریم روی گاز..بقیه رو هم قبلا حل کرده بودیم..تموم!!!
چیه؟؟خیلی بی مزه است ولی در مرودش فکر کن...فلسفه ی من تا چند ترم دیگه باید این بشه..یعنی هر چیزی رو یک بار فهمیدن..تجربه کردن و هزاران به کار گرفتن...فکر میکنم تو این یکی مورد ایکیوم آب هویجی میزنه...
*طُرُقِ جدید دوست یابی...از طریقBluetoothاونم توی اتوبوس!
*نوشته قبلی نوشته شده ی صبح بود اونم سر کلاس زبان..
شب ..یه فال حافظ و دگرگونی همه افکار و شروعی ...
بیا که رایت منصور پادشاه رسید نوید فتح و بشارت بمهر و ماه رسید
.
.
.
مرو بخواب که حافظ ببارگاه قبول زورد نیمه شب و درس صبحگاه رسید
*شرمنده که شما رو هم توی فراز و نشیب زندگی احساسی خودم واردکردم..ولی ...!!!!
*شیطونی ها تو نگه میداری واسه مالک وجودت ..مبادا که شیطونی کنی و کسی بخواد بدزدتت....وای به روزی که بی مالک بشی...همه رو دزد میبینی !
*کلی برنامه ریختم واسه نمایشگاه کناب..مییام تک تکتون رو میبینم و میبیوسم..دلم واستون داره پر میزنه...تا ببینیم خدا چی میخواد...
*یا حق